ارسال ۳۸۶ مقاله به سومین همایش حکیم ابوالقاسم فردوسی فرماندار مشهد: فردوسی بزرگ جایگاه خاصی در ذهن و روان همه ایرانیان دارد مسگرانی: نوجوانان و جوانان ما آشنایی خوبی با مفاخر فرهنگی به خصوص شخصیت فردوسی و شاهنامه ندارند رئیس انجمن آثار و مفاخر کشور: شاهنامه فقط برای دوره فردوسی نبوده، بلکه برای امروز و فردای ما است ادبیات امروز باید همچون شاهنامه مسئله محور باشد زمان پخش سریال «بامداد خمار» مشخص شد| ادغام دو قسمت پایانی سریال «آبان» تصویرگر تصنیف‌های زندگی | یادی از پرویز مشکاتیان استاد بی‌بدیل سنتور حکم تتلو شکسته شد +عکس سلام سینما؛ نسخه مجازی | درنگی در باب چرخش غیرحرفه‌ای بازیگری به سمت بلاگر‌ها فضای مجازی، سکوی پرتاب چهره‌های جدید | چگونه بلاگر‌های مشهدی راه خود را به تلویزیون و سینما باز کردند؟ لودمیلا اولیتسکایا، نویسنده مطرح و معاصر روس: به جنبه انسانی بیشتر علاقه مندم تا تحلیل سیاسی آموزش داستان نویسی | صحبت‌های بی آغاز (بخش دوم) صدور مجوز ساخت برای ۴ فیلم‌ساز در ستایش آرکتایپ و نگاه مینیمال مؤلفش | وقتی سلیقه، سالن‌ها را از عنصر دیدن خالی می‌کند بازی دروغ‌ها در روشنایی چراغ‌های کم‌سو | گزارشی از نمایش «بلوف زودرس» در پردیس تئاتر مستقل مشهد پرداخت ۲۲۰ میلیارد تومان تسهیلات به هنرمندان عضو صندوق اعتباری هنر اجلاس وزرای فرهنگ سازمان همکاری اسلامی برگزار می‌شود رونمایی از پوستر همایش ملی بزرگداشت فردوسی در نمایشگاه کتاب تهران با حضور وزیر فرهنگ امیر جعفری بازپرس کهنه‌کار سریال «کوری» شد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
سرخط خبرها

بازی دروغ‌ها در روشنایی چراغ‌های کم‌سو | گزارشی از نمایش «بلوف زودرس» در پردیس تئاتر مستقل مشهد

  • کد خبر: ۳۳۲۴۳۳
  • ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۹
بازی دروغ‌ها در روشنایی چراغ‌های کم‌سو | گزارشی از نمایش «بلوف زودرس» در پردیس تئاتر مستقل مشهد
«بلوف زودرس» جهانی را به تصویر می‌کشد که در آن، دروغ‌های ساده، اما حساب‌شده، موتور محرک روابط آدم‌هاست. هربار که کسی چیزی می‌گوید، باید شک کرد به نیتش، به حرف‌هایش، به رفتارش.

به گزارش شهرآرانیوز، همه‌چیز از یک بار دورافتاده شروع می‌شود؛ جایی که نور زرد و مه‌آلود چراغ‌ها روی چوب‌های کهنه‌ی کف و پیشخوان نشسته، و صندلی‌هایی که انگار بیشتر از آدم‌ها، قصه شنیده‌اند. در این فضا، شخصیت‌ها یکی‌یکی وارد می‌شوند؛ با حرف‌هایی که بیشتر از آن‌که باورپذیر باشند، ادعا‌هایی خام و ساختگی‌اند. تماشاگر از همان ابتدا می‌فهمد که در این بازی، قرار نیست چیزی آن‌طور که هست جلوه کند.

«بلوف زودرس» جهانی را به تصویر می‌کشد که در آن، دروغ‌های ساده، اما حساب‌شده، موتور محرک روابط آدم‌هاست. هربار که کسی چیزی می‌گوید، باید شک کرد؛ به نیتش، به حرف‌هایش، به رفتارش. یکی ادای عصبانیت درمی‌آورد، دیگری خونسردی‌اش را زورکی حفظ می‌کند. همه دارند چیزی را پنهان می‌کنند و وانمود می‌کنند که نه، هیچ چیز مهمی در کار نیست.

اما آن‌چه این نمایش را به تجربه‌ای متفاوت بدل می‌کند، خلاقیت در اجراست؛ کارگردانی‌ای که تلاش کرده صحنه را زنده نگه دارد، حتی در سکوت و سایه. هیچ‌کس از صحنه خارج نمی‌شود، حتی اگر نقشش در آن لحظه تمام شده باشد. بعضی‌ها به کناری می‌روند، در سکوت می‌نشینند، کاری انجام می‌دهند، اما همچنان بخشی از فضا باقی می‌مانند. حتی نوازندگان، که معمولاً جایی پشت صحنه پنهان می‌شوند، این‌جا خودشان بازیگرند؛ گاه دیالوگی می‌گویند، گاه وارد موقعیت می‌شوند.

«بلوف زودرس» نه صرفاً داستانی درباره‌ی فریب، که تجربه‌ای است از زیستن در جهانی که حقیقت، پشت لایه‌هایی از نمایش پنهان شده؛ جهانی که هر حرکت، هر نگاه و هر سکوتش، تردیدی تازه می‌آفریند.

در ادامه گفت‌وگوی ما با عوامل این نمایش را می‌خوانید.

بازی دروغ‌ها در روشنایی چراغ‌های کم‌سو | گزارشی از نمایش «بلوف زودرس» در پردیس تئاتر مستقل مشهد

بلوف زودرس، حاصل یک رفاقت و ده سال انتظار

عرفان شیرنگی، کارگردان و مدرس تئاتر، در توضیحی درباره روند شکل‌گیری نمایش جدید خود می‌گوید: نمایش بلوف زودرس را به کمک یک گروه دوست‌داشتنی و همدل روی صحنه می‌بریم. ما قرار است دهمین نسخه‌ نگارش این نمایشنامه که به دست آقای حسین دیسوانی، نوشته شده است، را اجرا کنیم.

او ادامه داد: تا پیش از این، یک مرتبه قرار بود این پروژه در مشهد و دو مرتبه در تهران آغاز شود، اما به دلایلی متوقف شد. خوشحالم که اکنون، پس از یک وقفه‌ی ده ساله، این پروژه قرار است به صحنه برود. امیدوارم نتیجه‌ی کار، در وهله‌ی اول برای تماشاگران سرگرم‌کننده و موجب حال خوب باشد، و در وهله‌ی دوم بتواند مسائلی که مد نظر ماست را به مخاطبان منتقل کند.

این کارگردان در توصیف ویژگی صادقانه‌ی نمایش خود بیان می‌کند: این نمایش، صادقانه‌ترین تئاتری است که همین حالا در این شهر روی صحنه می‌رود؛ همان‌طور که ما جامعه‌ای هستیم با صادق‌ترین مردم جهان، به‌تبع، نمایش ما نیز صادقانه‌ترین نمایشی است که قرار است اجرا شود. بیش از این دوست ندارم جزئیات بیشتری را فاش کنم.

شیرنگی درباره رابطه‌اش با نمایشنامه تصریح می‌کند: از آن‌جایی که نمایشنامه را کسی نوشته است که از روز نخست نگارش با او در ارتباط بوده‌ام، طبیعتاً ارتباط کافی با متن برقرار کرده‌ام و به همین دلیل توانستم آن را کارگردانی کنم. در عین وفاداری به متن، در روند تمرین، تغییراتی جزئی و اجتناب‌ناپذیر نیز صورت گرفته است.

او با اشاره به دلایل تأخیر پروژه اضافه می‌کند: در این ده سال، من در تهران و سپس در بازگشتم به مشهد پروژه‌های دیگری را کار کردم که مانعی برای به سرانجام رسیدن این پروژه بودند. همچنین، در بزنگاه‌هایی که قصد شروع کار را داشتیم، برخی موانع و اتفاقات اجتماعی باعث شدند نتوانیم پیش برویم. با این حال، این وقفه تأثیری بر اثرگذاری نمایشنامه نداشته است و همچنان برای امروز هم مناسب و به‌روز است.

او در پایان با دعوت از مخاطبان می‌گوید: اینجا تیراندازی ممنوع است؛ فشنگ‌هایتان را درآورید و بگذارید خانه‌هایتان! با اسلحه‌های خالی، ساعت ۲۰:۳۰ شب در پردیس تئاتر مستقل، سالن استاد ارجمند منتظر شما هستیم تا با هم خوش بگذرانیم.

 از صحرای تگزاس تا صحنه تئاتر

حسین دیسفانی، نمایشنامه‌نویس نمایش «بلوف زودرس» درباره شکل‌گیری این اثر نمایشی توضیح می‌دهد: «من از سال ۱۳۹۱ مشغول فعالیت در عرصه نمایشنامه‌نویسی هستم. این نمایشنامه را ده سال پیش نوشتم؛ اردیبهشت ۱۳۹۴ بود که در واقع سفارشی بود از سوی یکی از دوستانم. ایشان با ایده‌ای به سراغ من آمدند، اما من آن ایده را به‌کلی تغییر دادم و متن حاضر بر اساس آن شکل گرفت.

او ادامه می‌دهد: به اقتضای فضای متن، مکان رخداد‌های نمایش را در صحرای تگزاسِ آمریکا در نظر گرفتم. در آن زمان، نام نمایشنامه شراب غاز بود. بعد‌ها به دلایل داستانی، عنوان نمایشنامه را تغییر دادیم. اگرچه در طول این ده سال فرصت اجرایی برای آن پیش نیامد، اما نام آن ثابت باقی مانده بود. با این حال، به‌دلیل شباهت زیاد این عنوان به داستان معروف کباب غاز از جمال‌زاده، تصمیم گرفتیم که حتماً نام اثر تغییر یابد.

این نمایشنامه‌نویس با اشاره به چگونگی انتخاب نام فعلی نمایش می‌گوید: در واقع، نام بلوف زودرس از یک اشتباه تایپی پدید آمد. قرار بود نام اثر بلوغ زودرس باشد، اما اشتباهاً تایپ شده بود بلوف زودرس. این اشتباه در ذهن من ماند و زمانی که قرار شد نام نهایی را انتخاب کنیم، گفتم بلوف زودرس چطور است؟ چون این عنوان هم برای مخاطب ایرانی تداعی‌کننده‌ی بلوغ زودرس است که با عناصر داستانی نمایش نیز هم‌خوانی دارد و کاراکتر‌های اصلی نوجوان‌هایی هستند که در مسیر بزرگ شده‌اند و هم موضوع بلوف کردن، که تم محوری نمایش است، به‌درستی در آن منعکس می‌شود. در این اثر، همه‌چیز خیلی زود شروع به برملا شدن می‌کند.

دیسفانی درباره ساختار دراماتیک نمایش توضیح اشاره می‌کند: هیچ‌کدام از شخصیت‌های نمایش قصد ندارند که بلوف‌شان افشا شود، اما حوادثی رخ می‌دهد که به‌مرور، همه‌چیز دست به دست هم می‌دهد تا هرکس راز خود را از دست بدهد. در واقع، نمایش مبتنی بر حادثه است، نه صرفاً تعلیق یا کشف حقیقت. برخی واقعیت‌ها هستند که تنها تماشاگر از آنها آگاه می‌شود، در حالی که کاراکتر‌ها از آن بی‌اطلاع‌اند.

او با اشاره به فضای فکری خود هنگام نگارش اثر تاکید می‌کند: در آن زمان، تحت‌تأثیر ادبیات نمایشی بودم که از آن می‌آموختم؛ آثاری از آرتور میلر، تنسی ویلیامز، یا حتی سینماگرانی، چون وودی آلن. علاقه‌مند بودم داستانی بنویسم که قائم به ذات خودش باشد؛ از عناصری بهره بگیرد که تماشاگر احساس نکند نویسنده خواسته اتفاقات را به زور رقم بزند، بلکه این اتفاقات از بطن جهان اثر ناگزیر باشند.

این نویسنده در پایان با اشاره به سختی‌های تئاتر بیان می‌کند: تئاتر کار کردن بسیار دشوار است. مانند هر محصول دیگری فرض کنید نانی که شما می‌خرید فرآیندی دارد که به فعالیت مجموعه‌ای از افراد وابسته است؛ از کشاورزی که محصول را برداشت می‌کند تا نانوایی که آن را به نان بدل می‌سازد. تئاتر نیز همین‌گونه است. همه‌ی افراد و حتی نهاد‌هایی که گمان می‌کنند ربطی به تئاتر ندارند، در موفقیت یا شکست آن تأثیرگذارند. باید تئاتر به محصولی حیاتی برای شهرمان بدل شود؛ در سبد هزینه‌ی خانواده‌ها جای بگیرد تا قدر زحمت‌ها دانسته شود، زیرا نتیجه‌اش بسیار پربار خواهد بود.

بازی دروغ‌ها در روشنایی چراغ‌های کم‌سو | گزارشی از نمایش «بلوف زودرس» در پردیس تئاتر مستقل مشهد

تجربه‌ای شیرین اما دشوار

مهسا ستوده‌نژاد، بازیگر نمایش «بلوف زودرس» درباره حضورش در این اثر نمایشی توضیح می‌دهد:  از زمانی که این متن را خواندم، حتی پیش از آنکه تصمیمی برای اجرای آن گرفته شود، به محض مطالعه متن، نقش "رِد" را بسیار دوست داشتم و خوشبختانه اکنون این نقش را ایفا می‌کنم.

او درباره چالش‌های ایفای نقش خود اضافه می‌کند: چالش این نقش از آنجا ناشی می‌شود که در وهله نخست، من نقش یک پسر بچه را بازی می‌کنم که کاملاً از شخصیت من دور است؛ چه از نظر نوع صحبت کردن و چه از لحاظ تیپ بدنی. با این حال، در طول فرآیند تمرین تلاش کردیم به یک اشتراک برسیم و اکنون از این تجربه راضی هستم.

این بازیگر درباره همکاری خود با کارگردان نمایش می‌گوید: این سومین تجربه من در همکاری با آقای شیرنگی است. تجربه اول به‌عنوان پارتنر روی صحنه بودیم. در دومین همکاری در نمایش ارکستر به عنوان بازیگر حضور داشتم و در این نمایش نیز ایشان کارگردان من هستند. این همکاری، تجربه‌ای بسیار خوب و البته با دشواری‌هایی همراه است، اما بدون سختی که نمی‌توان انتظار موفقیت داشت.

بازیگر نقش "رِد" درباره ویژگی‌های این کاراکتر بیان می‌کند: رد شخصیتی بسیار سطحی به‌نظر می‌رسد و در دنیای خودش سیر می‌کند. قرار نیست به عمق خاصی در این کاراکتر پی ببریم، اما از نظر من شخصیت ماندگار و دلنشینی دارد. 

نقش سه‌دقیقه‌ای با اثرگذاری عاطفی

منصوره داوری‌نژاد، بازیگر نمایش «بلوف زودرس»، درباره تجربه حضورش در این اثر نمایشی اضافه می‌کند: این دومین تجربه همکاری من با آقای شیرنگی است. پیش از این، در یکی دیگر از پروژه‌ها، به‌عنوان مجری طرح با ایشان همکاری داشتم. نکته مهم برای من، رفاقتی است که پیش از کارگردانی بین ما شکل گرفته بود. کار کردن با دوستی که در عین حال کارگردان اثر است، جذابیت خاص خودش را دارد.

او تصریح می‌کند: آقای شیرنگی با اینکه بسیار سخت‌گیر است، اما در تعامل با گروه به‌شدت قابل گفت‌و‌گو و همراه است. همین موضوع باعث شده تجربه همکاری با او برایم ارزشمند و یادگیرنده باشد.

داوری‌نژاد درباره نقشش در نمایش چنین توضیح می‌دهد: در این کار، نقش کلانتر اصلی نمایش را بازی می‌کنم که البته حضوری کوتاه دارد. حدود سه دقیقه روی صحنه هستم؛ در صحنه‌ای که وارد کافه‌ای می‌شوم که اتفاقی در آن افتاده و در تلاش برای نجات جان فردی هستم که در نهایت، خودم کشته می‌شوم.

نقش‌های چالش‌برانگیز همیشه برایم جذاب است

مجتبی کیمیایی در خصوص انتخاب نقش خود بیان می‌کند: بعد از دریافت متن از آقای شیرنگی و شناختی که از او داشتم، از خلاقیت و کار بلدی و متن آقای حسین دیسوانی بسیار خوشم آمد. نمایش دارای اتمسفری خاص بود که چالش‌های جالبی را برای من به همراه داشت.
 
او با اشاره به علاقه‌اش به نقش‌های چالش‌برانگیز اضافه می‌کند: نقش‌ها همیشه برای من جذابیت دارند که در آنها چالش وجود داشته باشد. این نقش برای من در ابتدا کاملاً خام بود و من علاقه‌مند به نقش‌هایی هستم که در آنها بتوانم تلاش کنم و به نتیجه‌ای رضایت‌بخش برسم. با همت آقای شیرنگی و انرژی مثبت گروه، توانستیم به نسخه نهایی خوبی برسیم و امیدوارم تماشاگران از کار لذت ببرند.

 این بازیگر همچنین در مورد تعامل خود با گروه کارگردانی توضیح می‌دهد: این گروه از لحاظ حرفه‌ای بودن بسیار توانمند است. همه اعضای گروه کارگردانی به ما فضای کافی دادند تا بتوانیم نقش‌هایمان را کشف کنیم و ابعاد مختلف شخصیت‌ها را به خوبی اجرا کنیم. من در این سه ماه با گروه زندگی کردم و توانستم خودم را در یک چالش جدید بیازمایم.

در پایان، کیمیایی تاکید می‌کند: تماشاگر هر فردی با دیدگاه خاص خود به تئاتر می‌آید، ولی امیدوارم که نقشی که من ایفا می‌کنم برای تماشاگران مفرح و قابل قبول باشد. 

علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید بلیت این نمایش به سایت گیشات مراجعه کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->